یک وزیر هیجان انگیز با عینک جلوی رئیس خود نشسته بود و تصور می کرد که با او رابطه جنسی برقرار کند ، کاملا فراموش کرد که تنها در دفتر نیست. دختر چنان وسواس داشت که شروع کرد به آرامی مکیدن قلم ، سپس انگشت خود را. از این نمایش هیجان انگیز ، مردی احساس کرد که در لباس زیر خود حالت ایستاده دارد ، بنابراین او دستیار را صدا کرد و به او گفت ، که او به سرعت انجام داد. بابا به سمت ایدیوت بالا رفت و سازمان سکس دیده بان با دقت مگس را بر روی شلوار خود باز کرد تا اینکه یک خروس چشمگیر از او افتاد و عوضی که با او بود در هر ساعت از شبانه روز آماده کار بود. نرها زبان را دوست داشتند ، عوضی را به پهلو هل دادند و آن را روی صندلی گذاشتند و خواستند شورت وی را برداشته و با شکاف کار کنند. هنگامی که یکی از اعضای رئیس خود وارد رفتار نادرست شد ، شروع به ناله کرد و التماس کرد که این مرد جلوی خود را نگیرد. خیلی زود پس از آن مرد بیش از حد ذکر شد و پابیزهای زن با فرزندان خود ریختند.