تعطیلات نزدیک می شود و کل شهر در چراغ های سال نو به خاک سپرده می شود. جای تعجب نیست که کل جمعیت در همان زمان احساس خاصی از جادو و جادو را احساس می کنند. قهرمان جذاب ما نیز چنین احساسی داشت ، بنابراین واکنش مثبت برای آشنایی در خیابان بود. البته ، هر زمان دیگری ، کودک به سادگی جوانی را با دوربین فیلمبرداری می فرستاد ، اما در اینجا او نه تنها گپ زدن را متوقف می کرد بلکه به پیشنهاد او نیز گوش می کرد. معلوم می شود که قهرمان ما تهیه کننده ای است که واقعاً می خواهد یک بریدگی تیمش را ببیند و حالا او را به دوربین می برد. خوب ، ممکن است ارزش این خطر را داشته باشد. علاوه بر این ، یکی از آشنایان جدید او هزینه های کمی برای بررسی بدن جسد کوتی ارائه می دهد. کافی است که از یک زاویه بازنشسته شوید و همین دختر در تمام جلال و جلال او ظاهر می شود. با این وجود او را نیز در دهان خود می گرفت و جایگزین بیدمشک می پخش انلاین فیلمهای سکسی شد زیرا واقعاً می خواست رابطه جنسی خشن داشته باشد.